بازخوانی

محسن زارع

بازخوانی

محسن زارع

بازخوانی

اندیشه هایی درباره ی نوشتن و تیاتر

لطفا مالکیت معنوی را رعایت بفرمایید و بدون اجازه کپی نکنید.

طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شخصیت» ثبت شده است

 هملت:«...ولی آن که هم عمو و م هم پدرمن است و آن که هم زن عمو و  هم مادر من است فریب خورده اند!
 گیلدنسترن:« قربان چگونه فریب خورده اند؟                                              
 هملت:«من وقتی که باد میان شمال و شمال شرقی می وزد دیوانه هستم
 ولی وقتی از طرف جنوب می وزد می توانم قوش را از حواصیل تشخیص بدهم1

 

کدام یک بر دیگری مقدم اند: دیالوگ؟ شخصیت؟  کشمکش (حادثه یا در معنای کلی‌تر، موقعیت)؟

برای نوشتن نمایشنامه به کدام یک (پیش) نیازداریم؟

 در نمایشنامه هایی که شخصیت پیش از کشکمش و حادثه وجود دارد یعنی از ابتدای متن و اجرا به طور کامل تشریح شده مقابل چشم ماست یا اصلا بهتر است بگوییم وقتی وجود دارد (و سعی در ایجاد ارتباط با مخاطب یا موقعیت و کشمکش دارد)، شاهد نمایشی نچسب و عادی وخسته کننده هستیم؛ چرا که این شخصیت از قبل آماده، پیش داوری و توقعاتی را برای مخاطب ایجاد می کند، یعنی مخاطب از همان ابتدا تصمیم می گیرد که چه موضعی درباره ی او داشته باشد. در صورتی که وقایع  نمایش و واکنش‌های کاراکتر مطابق آن توقعات پیش نرود، اوضاع مفتضح تر هم خواهد شد: باورپذیری که قرارداد مهمی میان اجرا و مخاطب است شکل نمی گیرد ونقاب به درستی روی صورت بازیگر و موقعیت قرار نمی‌گیرد. اصلا شخصیت باید به قدری تشریح شود که کشمکش رشد می کند و ادامه می یابد نه بیشتر.

تیاتر و نمایشنامه یعنی کشمکش، تعارض واتفاق. اینها عواملی‌ هستند که مانند چراغ قوه برروی تاریکی رابطۀ ما شخصیت های نمایش، با انسان هایی که هیچ ارتباط و آشنایی با آنها نداریم (چه بسا خود ما باشند). به نظرم آنچه ایدۀ شروع نوشتن یک نمایشنامه باید باشد، همین کشمکش و اتفاق است نه شخصیت ها! اگرنه چیز بی مایه ای می شود!

 در ادبیات غیر دراماتیک، مخاطب می تواند شیوۀ خوانش خود را بر متن تحمیل کند. می تواند کند یا تند بخواند، میانه ی راه متن را رها کند و برود به کار دیگری برسد و هر وقت بخواهد، وقت سراغ متن بیاید؛ اما طبیعت نمایش چنین نیست و شیوۀ ارائۀ مخصوص خود را دارد. برای حفظ توجه و انگیزۀ مخاطب برای تماشای ادامه اجرا، از تکنیک های دارماتیک استفاده می کند، مثل: پیشآیندها و تکنیک های دیگر بازیگری و کارگردانی2.  باورناپذیر بودن برای  تماشاچی، می تواند تمام معادله را بهم بزند!

نمایشنامۀ هملت شامل تشریح دقیق‌ترین ویژگی‌های شخصیتی (روح) یک انسان است واین درحالیست که کم‌ترین نیاز بیرون متنی برای درک آن حس می‌شود. این دقایق با روایت و پرگویی بیان شده اند اما بوسلیه ی کشمکش به وجود آمده اند. نویسنده، پیچیده‌ترین کشمکش ها را که بخش اعظم آن از نوع تعارض درونی است به جان شخصیت اصلی می اندازد و در جریان پیش روی آن، ازعملی به عمل دیگر ذره ذره باطن کاراکترهای اصلی را می کاود و می‌شکوفاند.

سوال اینجاست که چگونه بدون این همه دیالوگ، این کاوش را خلق کنیم و به صحنه ببریم؟

_________________________________________________

1- هملت/ ص90/ پرده دوم، صحنه دوم/ مسعود فرزاد/ انتشارات علمی و فرهنگی

2- از پایان تا آغاز/ دیوید بال/ محمود کریمی حکاک

  • محسن زارع